ابراء مهریه و کلک زدن زوج
وکیل گرفتیم برای طلاق توافقی وکیل گفت تمام توافقات رو روی کاغذ بیاریم وامضا کنیم وانگشت بزنیم همه را نوشتیم مثل مهریه جهیزیه وحضانت و...مهمترین این توافقات دو دانگ خونه وماشین بود که مهر وامضا کردیم وکیل گفت باید هر دو نفر وکیل بگیرند شوهرم گفت من وکیل نمیخوام تاریخه 20 ام دی دادگاه تشکیل شد و طبقه این توافقات ابلاغیه صادر شد. شوهرم بعد دادگاه بهم پیشنهاد داد که من تورو میبخشم و طلاقت نمیدم و یه صفحه جدید تو زندگیمون شروع میکنیم بعده این به شرطی که بریم مهریه اتو ابراء کنی. منم چون زندگیمو دوس داشتم بخاطره بچه ام و پشیمون بودم. قبول کردم. 23 ام دی من تو دفتر خونه اسناد رسمی مهرمو ابرا کردم. منو فقط واسه امضا برد. من از تمامه مراحلش بی اطلاع بودم. دو روز از ابرا نگذشته بود که بدرفتاریای شوهرم شروع شد . منم گفتم ما که داشتیم توافقی جدا میشدیم چرا کلک زدی مهرمو ابرا کنم گفت به وکیل پیامک بزن ببین بدونه در نظر گرفتن ابرا. اگه شوهرم راضی باشه با همون توافقه قبلی و ابلاغه صادر شده طلاق بگیریم وکیلم گفت اگه شوهرت قبول کنه میشه. بعد من هی از شوهرم پیگیر بودم که کی سنده 2دونگ خونه و ماشینو به اسمم میزنی اونم گفت تو وکیل داری بدونه سند زدنایه من به اسمه تو اونکه نمیتونه طلاقو امضا کنه روزه 29 دی من به وکیل پیام دادم که کی میرید برا سند زدنا... اونم نوشت بمن هیچی نگفتن فعلا. به شوهرم زنگ زدم که با وکیل هماهنگ کردی حتی مکالمونم ضبط شده دارم. شوهرم گفت خونه و ماشین میرن استعلام و کارایه شهرداری و دارایی دارن و چند روز طول میکشه. ظهر بود من به شوهرم هرچی زنگ زدم ج نداد. دو سه ساعت زنگ زدم ج نداد. به وکیل زنگ زدم که با شوهرم هماهنگ کنین شما دیگه برا سند بنامم زدنا... اونم نوشت که کارم تو پرونده شما به پایان رسیده من زود خودمو رسوندم دفتر وکیل و وکیل شناسنامه و سند طلاقو دستم داد گف 27 ام دی من طلاقتو رفتم امضا کردم و شما طلاق گرفتی بدونه اینکه توافقاتی که طی اون به وکیل مراجعه کرده بودم عملی بشه و وکیلم منو دسته خالی طلاقمو گرفته الان من چطور میتونم از طریقه دادگاه حکم ابطال ابرا رو بگیرم و حقو حقوقم ضایع نشه
با سلام اگر اقدامات وکیل محترم همدستی با شوهر شما برای تضیع حق شما هست به دادسرا انتظامی وکلا موضوع را گزارش بدهید
در مورد حکم ابراء این مطلب را مطالعه کنید
اگر ابراء عقد دانسته شود، مادام که مورد قبول قرار نگرفته است، ابراءکننده میتواند از ایجاب عدول کند؛ ولی در صورتی که ابراء را اسقاط و ایقاع بدانیم، با ایجاب دائن، دین ساقط میشود و قابل عدول و رجوع نیست؛ چون با سقوط دین و زوال آن، موضوعی باقی نمیماند تا اعاده شود.
رجوع به مهریه
[ویرایش]
در طلاق خلع، زوجه مالی را به زوج میدهد (بذل) و در مقابل آن، زوج او را مطلقه میسازد. در این قسم از طلاق بازگشت به زوجیت در اختیار زوجه است، بدین گونه که زوجه میتواند مادام که عده منقضی نشده است به آنچه داده رجوع کند و زوج هم میتواند متقابلا به زوجیت برگردد. حال موضوع این است که اگر زوجه مهریه خود را دریافت نکرده و مهریه کما کان در ذمه زوج بوده باشد و آنگاه برای درخواست طلاق، مهریه خود را ابراء کند و زوج نیز او را متقابلا طلاق دهد، وضعیت حق رجوع زوجه چه خواهد شد؟ آیا با توجه به اینکه ابراء قابل رجوع نیست، حق رجوع زوجه منتفی است؟ آیا میتوان گفت چنانچه زوجه بخواهد حق رجوع از وی سلب نگردد، راهش این است که مهریه را دریافت دارد و عینش را به زوج تملیک کند (بذل) تا بتواند به آنچه بذل کرده رجوع کند؟
← پاسخ سؤال
بی گمان پاسخ منفی است، چرا که در عرف جامعه اسلامی بخشیدن مهریه- که همان ابراء است- و رجوع به آن، شیوهای مستمر و جاری است. پس چه باید گفت؟ آیا نسبت به اصل عدم امکان رجوع در ابراء باید قائل به استثنا شد؟
به نظر میرسد نه اصل عدم رجوع، استثناپذیر است، و نه حق رجوع زوجه ساقط است؛ چرا که به اعتقاد ما خلع، یک قرارداد است که به گونه معاوضی میان زوجه و زوج منعقد میگردد و عوضین آن عبارتند از مال داده شده از سوی زوجه و اجرای طلاق از سوی زوج، لکن دلیل شرعی و قانونی این قرارداد را قابل فسخ از سوی زوجه دانسته است که در فرض فسخ، عوضین بازگشت میکند، بدین نحو که مال داده شده به زوجه و حق رجوع به زوجیت به زوج برمی گردد. حال اگر مال مبذول به علت تلف شدن در دست زوج نباشد یا به هر علت دیگر غیر قابل برگشت باشد، بدل آن قابل استرداد خواهد بود.
← نتیجه گیری
در مساله مورد فرض، چنانچه زوجه از حق خود استفاده و به مهریه رجوع کند، قرارداد فسخ میشود و عوضین بازگشت میکند. در نتیجه زوجه نسبت به عوض پرداخت شده ذی حق میگردد و چون عوض یک حق دینی بوده که ابراء شده و قابل برگشت نیست، همانند موردی رفتار خواهد شد که عوض عین بوده ولی تلف شده باشد.
بنابراین زوجه نسبت به مثل آن طلبکار میگردد و ذم? زوج به پرداخت آن مدیون میشود.
منبع: سایت ویکی فقه